- قربونت برم الهی ولی منو بهر تماشای جهان آفریدیا:).
میگم به نظرم یه تجدید نظری بکن امسال هوم؟مثلاً اگر از من بگی امسال چی میخوای همینه خواستهٔ من ولی خب تو شاید هنوزم اینو برام نمی خوای ولی من عاجز شدم واقعاً گاهی حس انزجار پیدا میکنم حس میکنم واقعاً شاید دوست داشتنی نیستم هوم؟آخه قربونِ کرمت منم متأسفانه انسانم! بهر تماشای جهان وشنیدن حرف های دیگران فرستادی؟ـ صبر،صبر،صبر
نه فکر نکنم دیگه صبری مونده باشه قربونت برم نمونده نمیخوام وارد ریز جزئیات بشم ولی خودت از دلم خوب خبر داری تمومش کن یا بفرستش وبزار تموم بشه یا کمکم کن از ذهنم کلا این مسائل حذف بشه ببین نه تنها از ذهنم که اگر قرار. به حذف هست لطفاً کلاً تا اون بازه زمانی که می خواهی حذف کن نزار هیچ اثری تو زندگیم باشه.
داشتم از اکانت خودم به اون یکی اکانتم پیام میدادم که یاداشت برداری بشه دیدم فرت وفرت وفرت اعلان میاد،بعد حس کردم تمام لحظاتی که ساعتها ساعتها یکی دو ساعت نه فرای اون وقتی سین نمی خوره پیامم قطعا نه از شلوغیه ونه از نرسیدن ونه از اینترنت ضعیف بحث بحثِ اهمیت دادنه،دیدم آدمی رو که تو چه موقعیتی بهم پیام داده وبعداً چطور پیام داده دلگیرم خیلی دلگیرم.
ولی می تونم چه کنم؟ـ رها میکنم میگذرم وبه نسیم فراموشی میسپارم زیراکه چاره ای ندارم.
آمدم خانه،دفتر به دفتر زیاد کرده ام می نویسم زیاد می نویسم اما حرف نمی زنم آری به مادرگرام می گویم بیرون نمی روم آه من به افسردگی خیلی وقت است باید سلام عرض کنم!
اما توانم خارج است از هم صحبتی با جنس آدمها،نمی دانم از سالِ پیش از همین جنس بسیار زخم خورده ام اکنون دانشجو بودن رو به یدک میکشم اما همین پارسال دقیقا همین سال گذشته همین جنس آدمها مرحم نبودند بلکه نمک زخم من بودند اکنون که خوبم اکنون که دارم سعی میکنم خودم حل کنم چرا باز باید هم صحبت بشم باآنها؟
از هر آنچه آدمی که مرد بودن را به یدک میکشند چیزهایی دارم میبینم ومیشنوم که گاه از او تشکر میکنم بابت نبودن هیچ جنس مخالفی کنارم به هیچ گونه نسبتی آری این مرا آزار میدهد اذیت میکند اما چیزهایی میفهمم وحس میکنم که می مانم دقیقا در تعجب می مانم شاید نباید حتیٰ کلمهٔ مرد را به آن ها نسبت دهم شاید عده ای اینطور هستند مطلقاً همه نه آری من هم همین را می گویم با همین اراجیف خودم را قانع میکنم ومنتظرم خب من غلط اضافه میکنم این را هم میدانم.
میدانم که بهترم میدانم که اسفند امسال دارم نظم میبخشم ولی راستی این را باید مینوشتم برای کسانی که نمی دانم هویتشان چیست اما شاید روزی رهگذر ومهمان این صفحه بودند
بار کلمات و افکارتان را جدی بگیرید عزیزانم! شاید بپرسید چرا باید بگویم امسالی که دقت میکنم میبینم اکثر داده هایی که به خورد مغزم در سال قبل داده ام و گفته ام باید انجام دهم یا لفظ اتفاق افتادن را آورده ام بله اتفاق افتاده اند پس این که به چه چیزی فکر میکنید مهم است آری مثلاً شاید سال بعد گله ام از تو این باشد که چرا چنین آدمی تو زندگیم فرستادی هوم؟ تو واقعا با این حجم از مودی بودن باید چیکارکنی؟:›.
بله عزیزان همچنین طی پرسشی که از استاد فروید داشتم اینگونه بود که انگار روان شناسی مثبت گرا تاثیر گزار خواهد بود پس گاهی حتی یک کلمه هم سعی کنید مثبت فکر کنید هرچند من با این جمله که‹لطفاً مثبت تر صحبت کنید›اطرافیانم را خسته وپیر کرده ام اما من رسالتم همین بوده است این را میدانم وباید بگویم.
دیالوگ داشت میگفت تمام روانشناس ها روانی اند نه تنها در کنار دوستانمان در اَمان نمانده ایم که بلکه کل جهان این را فهمیده اند اما به راستی چرا؟ـ مثلاً شاید دلیلش همین باشد وسط حرفهایشان میگویم نه لطفاً این لفظ را به کار نبر ومثبت تر صحبت کن واو در نگاهش اینگونه است که ″این دری وری هایی که این میگوید چیست″ اما باید بگویم این واقعی ست بماند پیشتان تا زمانی که وقتش برسد وآنجا باشد که بفهمید.
دارم کتاب می خوانم اما میدانم که این کتاب خواندن جوابگوی این مشکلات نیست و نیست که نیست.
+تورا با برچسب زاگرس میزارم چون برات نوشتم ولی خب من میدونم تو هم میدونی که فرای زاگرسی منتهیٰ در ذهن ناچیز من میتوانی به مشابه زاگرس هم باشی!.