‹47چهارصد دویی که رفت›
یه دورنما اگه بخوام از ۴۰۲ داشته باشم
•اتفاق قشنگی نمیبینم نمیخوام منفی بنویسم ولی برای من سال سختی بود اینطوری بنویسم سال تنهایی ،گریه ،شکست، بلند شدن، خوردن زمین ،و. بود.دروصف امسال فقط میتونم بنویسم بزرگ شدم
•خیلی درسها گرفتم وخیلی اتفاق ها رو به تنهایی هضم کردم باید شونه هامو بغل کنم وبه خودم تبریک بگم که این آدم چقدر چقدر چقدر قوی بود وچقدر ممنونم که ادامه داد و شاید این اواخر فهمیدم کم کم به ثبات میرسم و امیدوارم سال جدید یه لبخند برام به یادگار بزاره
•یه چیزی که ۴۰۲ تو وجود من باقی گذاشت شاید میل بیشتر به تنهایی شد یعنی اینطوری که وقتی دیدم فقط تو حال بدم خودم موندم برای خودم دیدم آدما دیگه ارزش برام ندارن کم حرف تر شدم کم رفتم جایی وکمتر سعی کردم دیده بشم وخب حداقل من راضیم من از محو بودن ناپدید بودن راضیم
•ودوست دارم روند آروم تری در ۴۰۳ داشته باشم امیدوارم نزدیک بشم به اون تایپ آدمی که دوست دارم باشم نمیدونم تو دفترچه تو دو لیستم شاید اهدافمو بنویسم و بعد ها بهشون عمل کنم شاید امسال بیشتر خندیدم وکمتر فکر کردم وشاید خودم رو برای خودم کانون توجه قرار دادم:)
•تنها آرزوم آرامشه آرامش سهم قلب همه ومن جمله من بشه که هیچ طوفانی بهم نریزه واقعا نمیدونم قراره چه شکلی بشه ۴۰۳ ولی کاش این کاش ها به واقعیت بپیونده در آخر لب همه خندون بشه خوبه نه؟🤌🏻θ‿θ