چیزی که شاید الان در یک قدمی رسیدن بهش هستم رو دارم پس میزنم.نمیدونم شاید هم درنود ونه قدمی رسیدن باشم.! ماحصل کنکور برای من شده چیزی به جز یه مشت فشار روانی،سطح بالایِ استرس،نگرانی هایِ بی اندازه،خودخوری های فراوان،اجتماع گریزی بیشتر،خونه نشینی،عدم تمایل به حرف زدن به بیرون رفتن چیزی جز این نشد.

من حس میکنم بهایِ سنگینی که برای کنکور دادم نه زمان بوده،نه‌پول بوده،روح وروانم رو از دست دادم،چقدر زمان باید بگذره تا من دوباره این حس عدم کفایت،نرسیدن،نشدن،تحقیر،رو‌درست کنم؟.

چیزئ مهم تر از آرامش وجود داره؟.به دست آوردن،رفتن به یک دانشگاه به یک رشته به چه بهایی؟بهایِ از دست رفتن خودت؟یک آدم خودش بهتر میتونه بفهمه چقدرتغییر کرده من اعتماد بنفسم رو از دست دادم،نیمی از باورهامو از دست دادم

درس خوندن آسونه؟آیا مدوام درس خوندن رو تجربه کردین؟اینکه هر روز هر ساعت باید بخونی از خیلی از تفریح های خیلی خیلی جزیی بزنی تا یک هدفت به واقعیت بپونده خب شاید راه رسیدن هم همینه جون کندن،درحد مرگ هوم؟.

ولی دارم فکر میکنم 4سال خودم رو درگیر کردم از خیلی چیزا گذشتم،خیلی چیزارو ندید گرفتم والان هنوز به نقطه ای که میخواستم نرسیدم گاهی که خودم با خودم جدال دارم تو مغزم وتوبیخ گری هام درمورد اینکه ``امروزخوب نبودی،امروز تلاش نکردی``به این میرسم که چرا اگر بخوام یک روز یک سریال رو ببینم باید عذاب وجدان داشته باشم؟.چرا خواب برام شده آزار؟.نمیتونم بخوابم ووقتی میخوابم ذهنم آرامش نداره.

میخوندم تا یک دانشگاه خوب بیارم از این وضعیت خلاص شم غافل از اینکه وضعیت همینطور ادامه پیدا میکنه،شاید آدم با رها کردن درس از فشار روانی واسترس نمرات خلاص شه اما زنگ هشدار مغزم میگه اگه رها کنی،باقی زندگیت چی؟.مداوم ودر هر سختی میخوای رها کنی؟.

نمیدانم آنچه در ذهنم میگذرد شاید عده کمی توان درک داشته باشند آدمی که مداوم خودش خودش رو توبیخ کنه نتیجه خوب نمیشه فرق میشه بین آدمی که مداوم نگرانه به فکره هراس داره حسرت داره با کسی که این مسیر رو خیلی ملایم تر میبینه.

گاهی میخواهم خودم نباشم،میخواهم منِ دیگری باشم منی که اندکی بیخیال باشد اندکی از دنیا لذت ببره اندکی نگرانی ترس نداشته باشه.فشاری که خودم به خودم تحمیل میکنه هیچ کس بهم وارد نکرده.

شاید باید بگم ظلم خودم به خودم،سخت گیری های خودم به خودم رو هیچ کس درحقم نکرده.شاید خودم خودم رو دستی دستی به فلاکت میرسونم.