ـ روز فرجه روان شناسی نظامی بود.

ـ یک جزوهٔ ۴۵صفحه ایی که به ظاهر برایم کاری نداشت شاید هم نداشت ومن سخت گرفتم اما می دانم که فرار بود واذیت کننده.

ـ دلتنگ بودم،خسته بودم،ذهنم کم اورده بود اما دراناها فقط وفقط سعی کردم بخوابم تا این غم زیاد ومشکلات تا حدی فرو بشینپ تمام شود دست از سرم بردارد

ـ قصد داشتم نصف امتحان نظامی را بخوانم اما نه نخواندم با کمال تأسف.