‹70سیارهٔ گم شده ›
داشتم فکر میکردم من تاچند ماه پیش حداقل دوسه روز یه بار این صفحه رو اپدیت میکردم الان حتی نمیدونم چند تا پست نوشتم.
باید خوشحال باشم که سرم شلوغ شده اما این شلوغی باعث شده حتی نتونم به پلی لیست موسیقی ام برسم .
دارم حس میکنم باید نهایت تلاش رو بزارم وبعد فقط به نتیجه نگاه کنم هوم؟.حقیقتا ۳تا امتحان رد کردم ونهایت تلاش رو خرج کردم اما حس میکنم نتیجه مثل نهایت تلاشم جواب نمیده:/.
درمرحله ایی هستم که به هیچی فکر نمیخوام بکنم فقط میخوام تموم بشه میخوام یه روزی پیدا کنم که بدون دغدغه اینکه امروز از روزم رو تلف نکرده باشم به بطالت بگذرونم بله مثلا برم فقط خیابونا رو بشمارم.یاحتی ۱۲ساعت به بالا بخوابم.فقط همین!.
نمی دونی چقدر دلم میخواد مطالعهٔ ازاد داشته باشم چقدر دلم میخواد بشینم شعر بخونم وبه حافظم بسپرم نمیدونی چقدر دلم میخواد یهو برم کتاب کاپلستون روبخونم بدون هیچ فکری تا ذهنم فقط درگیر بشه نه درگیر نمره،نه تراز،نه نتیجه،ونه انتخاب رشته ونه یه کنکور تیری که داره هر روز منو به تردید نزدیک میکنه.
که آیا همان اندازه که به نهایی ها داری اهمیت میدی به کنکور تیر چطور؟.درسته انتخاب رشته زدم اما حسرت دارم یه بار یه کنکور رو اونطور که به دلم مونده، باشه،حیف من خیلی فکرهایی می کردم که حداقل توکنکور نتونستم خودمو به اون نقطه برسونم .
نباید بنویسم ،ولی مینویسم فقط دارم میخورم به درِ بسته مشکلی هم ندارم یا باز میشه در،یا میشکنه دیگه!.