مردک پر رو مزخرف
ـ همون روزهایی که دارم با نوسانات اخلاق واعصابم میجنگم ودر مرز فروپاشی روانی ام اما سعی میکنم اروم باشم ولی تهش عصبی میشم،خشمگین میشم،بی صبر میشم درست همون لحظه ها زندگی لحظه های غمگین کننده وعصبی بهم نشون می ده.
ـ زندگی خیلی سخت شده،خیلی،من فقط همیشه سعی میکنم حواسم را پرت کنم اما از هر لحاظ اوضاع به سامان نیست همیشه ذهنم را پرت میکنم چون من کاری نمی توانم بکنم این اوضاع همه ماست،سختی های زیاد،تلاش های زیاد،بدون نتیجه یا . . نمی دانم.
ـ. نمی دانم گاهی می گویم،زندگی ارزشش را دارد بجنگ وناامید نباش وگاهی با خود می گویم خب که چی؟دقیقا تا به کی میخواهد انقدر بد بگذره؟.
ـ نمی دانم من هیچ چیز را نمی دانم اصلا چرا بدانم گاهی ندانستن وجهل بعضی مشکلات وغم ها خیلی بهتر از دانستن است.
+ [ دوشنبه ۳ شهریور ۱۴۰۴ ] [ 22:55 ] [ جهان ]
|